صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
1 سال قبل
0

معنی واژگان درس «دریادلان صف شکن»:

               واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

تقدیر

سرنوشت

باری

آفریدگار

تعالی

والا، بزرگ

باری تعالی

خداوند بزرگ

حاشیه

کناره، ساحل

گرد آمدن

جمع شدن

زائر

زیارت کننده

وسواس

دودلی

کاویدن

کندن و جستن

حق الله

حقوق خداوند

حق الناس

حقوق مردم

متواضع

فروتن

راست و ریس کردن

آماده و مهیّا کردن

سکّان دار

راننده کشتی

وارسی کردن

گشتن

ماسک

روبند، پنام

خطوط

جمع خط، مرز

بی تکلّف

بی ریا، صمیمی

طلبه

زیارت کننده

لبنیات

فرآورده های شیری

عملیات

فعالیت های نظامی

رُعب

ترس، دلهره، هراس

قوه الهی

نیروی الهی

یارا

جرأت

ایستایی

مقاومت

صف شکن

بر هم زننده صف دشمن

تجلّی

آشکار شدن، جلوه کردن

بدر

یکی از جنگ های پیامبر

آکنده

پر

خط را گشودند

خط دشمن را شکستند

خیل

گروه

فتوحات

پیروزی ها

خط شکن‌

صف شکن

تواضع

فروتنی

غرور

خودبینی

سردمدار

سردسته، رئیس

نِسیان

فراموشی

غفلت

بی خبری

جزر

آبکاست

مَدّ

آبخاست

نفوس

جمعِ نفْس، خود

متّکی

تکیه کننده

تمثیل

نماد

باک

ترس

          بولدوزرچی

راننده بولدوزر

مظهر

نماد

فقر مخلوق

تهیدستی آفریده

غَنا

توانگری، بی نیازی

غِنا

آواز خوش

خالق

آفریدگار

مراتب

جمع مرتبه

قُرب

نزدیکی

عَلمَ

پرچم

طوس

شهری در استان خراسان

استدعا

درخواست

تخت

منبر

بنهادند

قرار دادند

مُقری

قرآن خوان

برخواندن

قرائت کردن

درآمدند

درون آمدند، وارد شدند

برپای خاست

بلند شد

بیامرزاد

بیامرزد

یک گام فراتر آید

یک قدم جلوتر بیاید

ختم کرد

پایان داد

بر این ختم کرد

با این جمله به پایان برد

دست به روی فرو آورد

دست بر روی چهره کشید

مشیت

اراده، خواست خدای تعالی

خطوط فروریخت

خطوط دفاعی دشمن شکست

اسوه

پیشوا، سرمشق، نمونه پیروی

مرضیّه

کسی که خدا از او خرسند است

خطّ مقدّم

جلوترین منطقه درگیری با دشمن

تکلف

رنج بر خود نهادن، خودنمایی و تجمّل

جنود

جمع جُند، سربازان، لشکریان، سپاهیان

گُردان

یگان نظامی که شامل سه گروهان است

تاختن

حمله کردن(بن ماضی: تاخت، بن مضارع: تاز)

تازه نفس

کسی که خسته نیست و تازه کاری را آغاز کرده است

خور

زمین پست، شاخه ای از دریا مانند خورموسی و خورمیناب

سکّان

ابزاری در دنباله کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمت دیگر

معرف

کسی که در مجلس بزرگان، هر کدام از مردم را به جای مناسبشان بنشاند

سوله

ساختمان فلزی با سقف بلند که بیشتر به عنوان انبار و کارگاه از آن استفاده می شود

حُنین

نام نبردی است در منطقه حنین (بین مکّه و طائف) که میان مسلمانان و کافران پس از فتح مکّه روی داد


سایر مباحث این فصل